نمیدونم قدیما چی می گفتن شب چراز؟ ؟فکر کنم یه همچین چیزی بود بهونه برای یه شب نشینی و دور همی تلوزیون با این همه کانال و گوشی این فضای عظیم مجازی هم نبودبچه ها باهم بازی میکردن بزرگترهاهم باهم حرف میزدن از قصه هاشون برای هم تعریف میکردن وای که چقدر اون دورهمیا رو دوست داشتم حیف که همه چی جدید شد آبدیت شد ولی رابطه ها به فنا رفت دیگه از اون دورهمیا خبر زیادی نیست اگرم هست رنگ بوی قدیم رو نمیده.دلم کرسی مادر بزرگم رو میخواد با اون جاجیم خوش رنگ ولعابش که دورش میشستیم انگورای نیمه خشک رو که از طناب آویزان میکردن برای کشمش شدن رو میخوردیم با اون تلوزیون سیاه سفید قرمز رنگ که توش کارتون و اوشین و آئینه رو میدیدیم یادش بخیر کاش هیچ وقت آبدیت نمی شدیم کاش تو همون دوران گیر میکردیم.